مکالمات مامان و روشا
:روشا جون بیا بخوابیم .
: مامان بیا توتاق (تو اتاق) بازی کنیم. بیا بلزی مارتیا برداشت(بردار) بده من بازی کنم.مال مارتیا رو . مارتیا رو.
:نه مامان اون برای مارتیاست . باید بدیم به مارتیا .اگه اون اجازه داد می تونی باهاش بازی کنی.
: مامان بیا کمک کن. صندلی رو بزارم اونجا تو کمد بلز مارتیا رو برداشتم(بردارم).
وقتی برای چند ساعت تو خونه پیش خاله ساحل گذاشتمت و رفتم برای کارام.
روشا: من دوست ندارم
مامان با تعجب: چراااااااااا؟
روشا: گفتم دوست ندارم.دره کن دیگه .(گریه کن دیگه)
مامان: من گریه نمی کنم ولی تو بگو چرا منو دوست نداری؟
روشا: من دوست ندارم برم بغل مدآقا ( محمودآقا)
مامان : روشا دوست دارم.
روشا در حالیکه مامانو بغل می کنه : مامان خودمه.
مامان بابا رو بغل کرده.
روشا: باباتو می خوای؟
توضیح : وقتی خودت مامانو می خوای میایی و بغلم می کنی و می گی مامانمو می خوام. جالبش اینه که فکر می کنی علی بابای منم هست.
مامان در حالیکه با روشا از خونه می رن تو حیاط : علی بیا علی بیا تو حیاط . می خوام یه چیزی بهت نشون بدم.
روشا در حالیکه به در نگاه می کنه : چی شد؟ علی اومد؟
مامان: روشا دوست دارم.
روشا: باشه:)
مامان: روشا بیا بخوابیم.
روشا: مامان نخواب.
مامان: من خوابم میاد .دیگه می خوابم.
روشا: می خوای بیدارت کنم؟ بیا چشماتو باز کن.
مامان: می دونی امشب عروسی کیه؟
روشا: آره. عروسی هرفاد (فرهاد) وووووووووو خلیا (هلیا)
جملات:
سمیرا چرا اونو شکونوندی(شکستی) ؟ تار (کار) بد بود.اون گابلمه (قابلمه) رو .
مامان ماتو ماتو تو (مانتوتو) بپوش بریم پارک.
جوجو ها اینجا دونه می خورن . پرنده.
کلمات :
مسماک (مسواک) ، مسمود (مسعود) ، هرفاد (فرهاد) ، خلیا (هلیا ) ، خاتمه (فاطمه)
پربین (پروین) ، ناسمن (یاسمن) ، نخ (یخ) ، بگل (بغل) ، گیف (قیف) ، نامی (یامی) ، گشنگ (قشنگ)