سلام

سلام مامان. خوبی ؟ نمی دونم از کجا شروع کنم؟ از اینکه همین روزا باید بزارمت خونه و برم سر کار یا اینکه چقدر خوشگل تر حرف می زنی یا اینکه هنوز هم بغل مامان می خوابی و شبا تا اسم خواب میاد می گی نه کتاب بخونیم. و اینکه آقاجون برات شعر سروده و بهت می گه انگورک عسگری من:
گوهریم گوهری     سینه بلور مرمری
..................      انگورک عسگری
بله دخترم دیگه به همین زودی زود مامان باید بره سر کار . البته اینو بگم که خیلی از مهد کودکها رو هم نزدیک محل کار و هم نزدیک خونمون دیدم ولی نتونستم جای مناسبی برای یه دختر خانوم 2 ساله  شاد و پر جنب و جوشی مثل شما که همیشه مورد احترام مامان بابا و همه اطرافیانت هستی  و مثل همه بچه های 2 ساله قدرت یادگیری بالایی داری پیدا کنم .مامانی هم که عاشق شماست کمرشو عمل کرده ونمی تونه از شما نگهداری کنه .بنا براین تصمیم گرفتم شما رو همین خونه آقاجون که خیلی دوست داری و یکی از شادترین لحظات زندگیتو اینجا می گذرونی بزارم.
دخترم فکر می کنم این جدایی هم برای شما خوب باشه و هم برای مامان. ما کم کم باید یاد بگیریم که ساعتهایی از زندگیمونو بدون هم زندگی کنیم.
دخترم این روزها هر جایی که می خواهیم بریم می پرسی کجا داریم می ریم؟ یا این چیه داری می خوری ؟ این صدای چی بود ؟ یا اینکه وقتی آدامس می خوای بخوری می گی ." می جوم می جوم قورت نمی دم." ولی این 2 باری که آدامس خوردی قورت دادی.
و اینکه برای خاله سپید با هیجان از لنا و نیکا و باران تعریف می کنی می گی با لنا و نیکا دنبال بازی کردیم. با باران همدیگه رو بغل کردیم I love u خوندیم.
یا اینکه صبحا که از خواب پا می شی اولین جمله ای می گی اینه که " اگه گفتی کی اومده ؟ "
بعد خودت می گی بابا . یا سمیرا . بعد وقتی می بینی من بدون اینکه حرکتی کنم نگات می کنم خودت می گی . آهان هیچکی نیومده.
یا اینکه وقتی می خوای شیر بخوری می گی باید بشینم شیر بخورم. نباید بخوابم. باید بشینم.
یا وقتی می می نی رو از اول تا آخرش می خونی ولی فقط یه مترجم لازمه که هر بیتشو ترجمه کنه .