این بار هم در 3 سالگی

دخترم هیچ وقت دلم نمی خواد تو رو با صفاتی توصیف کنم که فکر کنی همین ها هستی . نمی گم دختر زیبای من که فکر نکنی فقط زیبایی ! نمی گم باهوشی ، هنرمندی و ...

تو فقط تویی ! منحصر به فرد و دوست داشتنی !

می دونی عاشق اون لحظه هایی هستم که با رضایت و خوشحالی تمام به من می گی : " مامان دوست دارم." تمام تلاشم رو می کنم تا خوشحال باشی و از زندگیت لذت ببری. آرزو می کنم همیشه و همیشه سرزنده و شاد باشی.

 برعکس اون لحظه هایی که پیش اومد (2 بار) و تو به من گفتی : مامان دوست ندارم.

بلافاصله بهت گفتم : " ولی من دوست دارم عزیزم. همیشه . تو هر کاری کنی و هر طوری باشی ، مامان همیشه دوست داره . و تو هم هر بار بلافاصله حرفت رو پس گرفتی و گفتی : مامان منم دوست دارم.

وقتی از دست  آ . ا دختر 2 ساله نیمه چند بار کتک خوردی هیچوقت نگفتی دختر بدیه ، دیگه دوسش ندارم و دیگه نمی خوام ببینمش . همیشه گفتی دوسش دارم و همیشه دوست داری ببینیش . همیشه باز هم از وجودش لذت می بری . دخترم این خارق العاده ست. به این می گن محبت بی قید و شرط.که تقریبا همه بچه ها اینو دارند.

ما بزرگترها اینقدر از این صافی ها دور شدیم و اینقدر چشمها و ذهنهامون دسته بندی شده ست ، اینقدر لیست خوبها و بدها تو ذهمنمون هست که حتی اگر حالا هم فهمیده باشیم این فکرا مون چقدر غلطه و چقدر به ضرر انسانیت و روابط انسانیه ، به این زودی ها نمی تونیم از شرش خلاص بشیم.

یه بار بهت گفتم : مامان جون ازین دفتر نقاشیت نباید هی ورق بکنی . درست نیست.

گفتی: پس چرا خودت می کنی؟

توضیح : فقط یه بار می خواستم به دوست روشا هم ورق بدم و اینکارو کردم . و اتفاقا از همون موقع هم اینکارو یاد گرفت و تند و تند ورقاشو می کند.

این روزا به خونه مامانی خیلی علاقه مند شدی. تقریبا هر روز می گی منو ببر خونه مامانی . کلا به نظرم مستقل تر شدی و این برای من خیلی خوشحال کننده هست . چون هم طبق اطلاعاتی که من دارم توی این سن بچه ها باید بتونند به راحتی از مادر جدا بشن و چند ساعتی دوریش رو تحمل کنند . + از اینکه می تونم بزارمت و به بعضی کارهام برسم در حالیکه تو هم کاملا خوشحال و راضی هستی ، خوشحالم.

دخترم خیلی نقاشی می کنی ، خیلی زیاد . مامان هم برات کلی ابزار نقاشی خریده. مثل : گواش ، رنگ انگشتی ، ماژیک قابل شستشو ، ماژیک وایت برد ، پاستل ، رنگ ویترای . خلاصه یه زیر انداز و لباسهای کار و قلمو ها و پالت ها و سه پایه نقاشی و مقوا و ورق و دفتر .

{البته از نکته های پرورش خلاقیت در بچه های خردسال اینه که

1- هرگز براشون جوجه و خونه و آدم و درخت و از این چیزا نکشین.

2- هرگز با دخالت خودتون نقاشی های زیبای اونها رو که معمولا از نظر بزرگتر ها خط خطی هستند ، خراب نکنید.

3- هرگز به کودک 3 ساله نگین که چی کشیدی ؟ یا چی می خوای بکشی. چون کودک توی این سن نمی دونه چی داره می کشه و این سوال  اعتماد به نفس کودک رو خدشه دار می کنه.

4- هرگز نقاشی ها یا همون خط خطی های کودک رو به یه شکل واقعی نسبت ندین. مثلا نگین : آفرین یه درخت کشیدی و یا ...

5- خط خطی های کودک تا 6 سالگی اساس تقویت طراحی و نقاشی کودک در آینده هستند. هرگز این خط خطی ها رو دسته کم نگیرین و همیشه کودک رو به خاطر این خط خطی ها تشویق کنید.

6- هرگز شکلی به کودک ندهید که توی آن را رنگ کند.

به طور کلی : بزارین هر چیزی که دوست داره بکشه و هر طور که می خواد و هر چه قدر که دوست داره.}

نمی دونم تا کی بتونم با این وضعیت پیش برم. چون برنامه روز رو تا حدی گذاشتم به عهده خودت و تو هم با انواع مدلها از صبح تا شب نقاشی می کشی.

دیروز تو خونه مامانی به من گفتی بیا ورق بازی کنیم. یه دقیقه بعد گفتی : " اصلا تو بلد نیستی بازی کنی. ببین اول باید بر بزنی . بعد هم ورق ها رو می چینی . عمه شیوا و سارا اینطوری بازی می کنند. تو برو آشپزخونه کمک کن ، بزار عمه شیوا بیاد با من بازی کنه.

جل الخالق بچه  3 سال و 2 روزه و این حرفا !

 راستی این روزا خیلی به فیلم های کوچکتری هات علاقه مند شدی و همش می گی : فیلمای بچه گیامو بزار ببینم. همچین که انگار الان چقدر بزرگتر شدی.

راستش گاهی این موضوع نگرانم می کنه از 2 نظر. یکی که مدت زیادی می شینی و اصلا سیر نمی شی در حالیکه هی کمرتو قوس می دی و معلومه که کمرت خسته شده. یکی اینکه برام سوال پیش میاد که توی این فیلمها دنبال چی می گردی ؟

امروز به یه حالت اعتراض بهم گفتی : مامان بچه گیام هیچوقت منو تنها نمی زاشتی.

منم در حالیکه بغلت می کردم زود جواب دادم نه دخترم این تو بودی که منو تنها نمی زاشتی . من هر کاری می کردم کنارم بودی. مثلا وقتی ظرف می شستم و یا وقتی که باغچه رو آب می دادم . هر کاری ولی تازه گیا با من نمیایی!

و تو همینطور نگاهم کردی . به نظرم با اینکه جوابم خیلی بزرگونه بود انگار تو رو قانع کرد!

 مامی این روزها می تونی اشیا رو بشمری البته نمی دونم دقیقا تا چند تا ولی چند روز پیش که 11 تا نقاشی روی دیوار رو شمردی .بعضی حروف انگلیسی رو هم بلدی بخونی. همینطور یه چیزایی می نویسی روی وایت بردت و می گی : " مامان ببین  M  و یا  N  و یا   Q ". راستش من هم زیاد به روم نمی آرم . نه زیاد تشویقت می کنم و نه تصحیح . چون توی این سن آموزش شمردن و خوندن و نوشتن برای بچه زوده و ضد خلاقیته. ولی تو همه اینها رو از بارنی یاد گرفتی . در واقع آموزش غیر مستقیم.

هنوز هم توپ بازی رو خیلی دوست داری و من از اینکه تو می تونی با این بازی اینقدر شاد باشی و تحرک کنی خیلی لذت می برم. به جز این ما با هم کلی شعر می خونیم و رقص و ورزش می کنیم . اینطوری به هر دوتامون خوش می گذره و کلی تحرک می کنیم.

تحرک از نیاز های اولیه انسان به حساب میاد یعنی هم پایه با آب و غذا . تحرک و بازی های حرکتی سرآغاز پرورش ذهن است و کمک می کند تا از طریق حرکت اندامهای مختلف بدن و هماهنگی و تعادل ، بخش های مختلف مغز فعال شود.

 یه جمله هم از ابراز علاقه روشا در حموم برای دوستام بگم:

مامان من خیییلی دوست دارم .اندازه این دیوارا ، لامپ ، این سطل آشغال ، لگن ، شیر . خیلی خیلی دوست دارم.

دیگه اینکه تا حالا 2 بار با من و یک بار با بابا پیتزا درست کردیم و تو اینکارو خیلی دوست داری .بخصوص وقتی می خوای سس بمالی و پنیر و مخلفات بریزی.

تو خونه ما خیلی پیتزا خوردن و پختن رایج نیست اما از اونجایی که شما تو بارنی دیدی ، خیلی دوست داشتی . البته اونطوری که تو بارنی بچه ها با خوشحالی می پزند و می خونند :

...

Pizza, pizza, nothing beats a pizza.

It's my tummy's favorite.

Pizza, pizza, we love to make a pizza,

With yummy toppings over it.

It's fun to make.

Delicious to eat.

It brings out your smile.

No, nothing can beat a pizza made your style.

...

منم علاقه مند شدم.

به همین دلیل ما هم ترتیبش رو دادیم تا هم یه تجربه لذت بخش آشپزی برای شما فراهم کنیم و هم پیتزای خانگی بخوریم.